شاید بهترین اسمی که برای یک کتاب که در مورد رفتار حیوانات است می شد انتخاب کرد همین است: انگشتر حضرت سلیمان. همان انگشتری که به سلیمان این قدرت را داد تا با حیوانات حرف بزند. گویا چه گوارا گفته گرگ ها از سگ ها بدشان می آید چون سگ ها همان گرگ هایی هستند که ترجیح داده اند بروند پیش انسان ها و به اصطلاح خودشان را بفروشند. مثال جالب و تاثیر گذاری است ولی در همین کتاب خواهیم دید که کنراد لورنتس عقیده دارد که نیاکان سگ ها، شغال ها هستند نه گرگ ها. شغال ها اطراف آدم ها می پلکیدند و از باقی مانده ها ی شکارشان می خوردند و گاهی زودتر از انسان ها خود را به جسد حیوان شکار شده می رساندند. پس انسان ها و شغال ها کم کم با هم هماهنگ شدند و سگ ها از شغال ها انشعاب کردند. انگشتر حضرت سلیمان کتاب فوق العاده جالب و جذابی است نه تنها برای متخصصان بلکه برای هر کدام از شما که پرنده ای، سگی، گربه ای دارید یا ندارید ولی از حیوانات و رفتار های بانمک آن ها خوشتان می آید.کنراد لورنتس به نسلی از دانشمندان تعلق دارد که معتقد بودند بهترین راه برای پی بردن به رازهای پیچیده ی طبیعت، استفاده از روش های خود طبیعت است. بیش تر پژوهش های علمی او با مشاهده دقیق و صبورانه رفتار جانداران در دامان طبیعت انجام شده است و اگر این کار به دلیلی میسر نبوده، وی سعی کرده تا محیطی شبیه به طبیعت در آزمایشگاه به وجود آورد. با مطالعه در این کتاب گردآوری شده اند، این تصور در ذهن خواننده شکل می گیرد که لورنتس به هر سو که می رود، طبیعت به پیشوازش می آید و درها به رویش می گشاید، اما این پندار ریشه در توانایی استثنایی لورنتس در ساده دیدن و ساده بیان کردن کارهای طبیعت دارد و این موهبتی است که عده بسیار کمی از دانشمندان از آن برخوردارند. لورنتس به کمک این موهبت ما را با زیبایی های طبیعت آشنا می کند، اما این رسالت را هم دارد که انسان ها را به حفظ و دوست داشتن جانداران دیگر ترغیب کند. در کتاب حاضر، مانند اثر دیگر این دانشمند بزرگ که با عنوان تهاجم به فارسی ترجمه شده، این رسالت به بهترین نحو بیان شده است.