جادوگر تاریکی

جادوگر تاریکی

جادوگر تاریکی

نورا رابرتس و 1 نفر دیگر
0.0 0 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

0

خواهم خواند

0

آیونا شیهان با حمایت مادربزرگ مادری اش به شهر مایو در کشور ایرلند می آید تا از ارثیه جادویی خود و همچنین تاریخچه خانواده اش بیشتر بداند. با خوش اقبالی بسیار در نخستین روز سفرش به مایو، دخترخاله و گسرخاله خود یعنی برانا و کانر ادیر را ملاقات می کند. آن دو نه تنها با آغوشی باز پذیرای آیونا می شوند، بلکه به حرف های او زمانی که از رویاهای شبانه اش در مورد ساحری به نام کابان می گوید نیز نمی خندند. بیش از هشتصد سال پیش، جده آنها، سورکا که اولین جادوگر تاریکی بود، نقشه کابان برای به دست آوردن قدرتش را نقش بر آب می کند و کابان از آن موقع به دنبال انتقام است. آیونا پس از نقل مکان به خانه برانا و کانر، در اصطبل مردی جوان و خوش قیافه به نام بویل مک گراث مشغول کار می شود. آیونا از اینکه نهایت شادی را در ایرلند یافته بود کمال رضایت را داشت، بی خبر از اینکه کابان برای کوتاه کردن این شادی نقشه هایی در سر داشت. «زمانی که حرف از عاشقانه ای واقعی می شود هیچ کس بهتر از نورا رابرتز از پس آن برنمی آید.» بوک لیست