کتاب حاضر داستانی از حشرات با موضوع صلح و دوستی را برای کودکان روایت می کند. در این داستان سنجاقک هایی هستند که با حشرات دیگر در کنار گیاهان خیزران زندگی می کنند. سنجاقک ها به همه حشرات به ویژه کفشدوزک سفید کمک می کنند. کفشدوزک سفید یک روز والدینش را در آتش سوزی از دست داده است و حالا ترسیده و افسرده است. در دومین ماه بهار حشرات خود را برای جشن خیزران آماده می کردند. حشرات در این جشن مسابقه پرواز گروهی و شیرجه زدن در خلاف جریان و حرکات نمایشی می دادند. یک روز سنجقاک ها برای کنترل امنیت پرواز به جنوب جنگل رفتند که یکی از آن ها اسیر دام عنکبوت شد. آن ها تور را پاره کردند و دوستشان را نجات دادند اما عنکبوت عصبانی شد و به دنبالشان افتاد. با ورود عنکبوت به جمع حشرات، همگی ترسیدند. عنکبوت بین سنجاقک ها تفرقه انداخت و هر کدام را گول زد تا با خود به یک سرزمین رویایی ببرد؛ اما کفشدوزک سفید آن ها را پیام هایی دوستی، صلح و اتحاد گرد هم آورد. بعد با عنکبوتی که برای شکار آن ها نقشه کشیده بود حرف زد و او را با خود متحد کرد. سپس همگی به جشن خیزران رفتند.