معرفی کتاب او یک دستمال سرخ بود: خاطرات عبدالله نوری پور اثر علیرضا محمدی

او یک دستمال سرخ بود: خاطرات عبدالله نوری پور

او یک دستمال سرخ بود: خاطرات عبدالله نوری پور

0.0 0 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

2

خواهم خواند

1

شابک
9786000328658
تعداد صفحات
228
تاریخ انتشار
1399/8/24

توضیحات

        برای آخرین دیدار به بیمارستان رفتیم. منصور روی تخت آرام خوابیده بود. در چهره اش چیزی دیده نمی شد، جز آرامشی که حسرت آن را بیشتر می کرد. اوسطی دیرتر از ما وارد گروه دستمال سرخ ها شد و زودتر از ما برات شهادت را گرفت. اصغر وصالی دستمال سرخ را از پیشانی منصور باز کرد و به گردنش بست. شاهرگ منصور تند و تند می زد! با چشم های من این طور می دید که دستمال دور گردنش بی قراری می کند و سرخ و سرخ تر می شود.