کتاب حاضر، داستانی با موضوع حماسی و تخیلی است. «هوراتاس» پادشاه شهر «مرماک» است و مردم از وی رضایت دارند. مسابقه ای در شهر برگزار می شود و «آراباد» که جوانی زیبا است و نامزدی به نام «درینا» دارد، به عنوان بهترین شمشیرزن، «وارین» بهترین تیرانداز و «پیودون» قوی ترین مرد «مرماک» شناخته می شوند. در این میان مبارز دلاور «مرماک»، شاهزاده «آرتاش» به نزد جادوگر شهر «باروسید» می رود و «باروسید» با خواندن ورد به او عمر جاودانه می دهد. بعد از مدّتی شهر «مرماک»، توسط کشور «مورینا» تهدید می شود. سه دلاور به اتّفاق «آرتاش» به جنگ می روند، امّا جادوگرانی «آراباد» را طلسم می کنند و «آراباد» علیه شهر خود «مرماک» به ستیز برمی خیزد. او توسط «آرتاش» نجات پیدا می کند و «آرتاش» بعد از کشته شدن «هوراتاس» در جنگ، به پادشاهی می رسد.