بهشت گمشده

بهشت گمشده

بهشت گمشده

جان میلتون و 2 نفر دیگر
0.0 0 یادداشت
جلد 2

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

0

خواهم خواند

0

فرشته ی سقوط کرده گفت: این جاست آن منطقه، آن زمین و آن هوا، و آن اقامتگاهی که می باید بجای آسمان، در آن بمانیم...؟ این تاریکی یک نواخت، در برابر نور آسمانی؟ باشد! حال که آن فرمانروای مطلق، نسبت به آن چه عادلانه است تصمیم می گیرد، نظر می دهد، هرجا دورتر از او برایم بهتر است! بدرود، ای دشت های سعادت آوری که تا ابد، شادمانی و بهجت در شما ساکن است! و درود بر وحشت! درود بر عالم دوزخ! و تو ای دوزخ ژرف! مالک جدیدت را که اندیشه ای به ارمغان می آورد که هرگز نه با زمانریال نه با مکان دستخوش تغییر نخواهد شد، پذیرا باش! روح در سرای خود حاضر و ساکن است: می تواند از دوزخ، بهشتی برای خود بیافریند، وز بهشت، دوزخی! چه باک است در کجا حضور خواهم داشت، چنانچه هماره همان باش م که هستم، و همان که باید باشم باقی بمانم، هرچند کمتر از آن کسم که قدرت تندر، بزرگ ترش ساخت! دست کم در اینجا، آزاد خواهیم بود! به نظرم حکومت، شایسته جاه طلبی است، هرچند در دوزخ باشد! چه بهتر در دوزخ حکومت کرد تا در بهشت کمر به خدمت بست!