سوار بر خورشید: گلچینی از قصه های قومی و داستان هایی از ملل متحد: آفریقا
سوار بر خورشید: گلچینی از قصه های قومی و داستان هایی از ملل متحد: آفریقا
هرولد کورلندر و 1 نفر دیگر
0.0 0 یادداشت
جلد 4
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
0
خواندهام
0
خواهم خواند
0
توضیحات
در داستان «چگونه کمر پاکایانای عنکبوت باریک شد» می خوانیم: در روزگاران قدیم، در دو دهکده به نام های کموجاو و موموجاو هرساله، به طور هم زمان جشنواره های بزرگی برپا می کردند و دو دهکده رقابت شدیدی در بهتر برگزار شدن جشن داشتند. پاکایانای عنکبوت به پرخوری معروف بود، و تصمیم گرفت تا در هر دو میهمانی غذا بخورد تا به اندازة کافی سیر شود. او دو مرد را استخدام کرد تا به او کمک کنند؛ به اندازة کافی نیز، طناب برای کشیدن از کموجاو به موموجاو خرید و آن را به دو قسمت برید. او یکی از طناب ها را بدور کمرش گره زد و انتهای آن را به یک مرد داد تا به کموجاو برود. طناب دیگر را هم به دور کمرش گره زد و آن را به مرد دیگر داد و او را به موموجاو فرستاد. بنابراین آنها با کشیدن طناب او را از فرا رسیدن مراسم غذاخوری باخبر می کردند. و به این طریق پاکایانا می دانست که در کدام دهکده غذا خوردن اول آغاز می شود. او می توانست اول آنجا برود و بعد برای غذا خوردن دوباره به دهکده دیگر برود، نقشه اجرا شد. اما مراسم غذاخوری، به طور هم زمان شروع شد و مردها شروع به کشیدن طناب کردند. مراسم تمام شد و دو مرد، نزد پاکایانا رفتند و او را در حالیکه ناله می کرد و دور کمرش براثر کشیدگی باریک شده بود و بدنش در نیمة بالا و پائین متورم شده بود، پیدا کردند. کتاب حاضر جلد چهارم از مجموعة «سوار بر خورشید» گلچینی از قصه های قومی و داستان هایی از ملل متحد است و به قصه های آفریقا اختصاص دارد. عنوان های داستان ها عبارت اند از: آتش روی کوه، پرندة روح، و چه گونه کمر پاکایانای عنکبوت باریک شد.