ما راهزن نیستیم
![ما راهزن نیستیم](https://s3.ir-thr-at1.arvanstorage.com/top-readers-publishers/books/f003e395-d0f8-4fe1-a169-38a52a17d981.jpg)
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
0
خواندهام
1
خواهم خواند
0
مهتاب پاورچین پاورچین قدم برداشت تا کم کم آفتاب مهر از راه برسد. آفتاب مهر انگار نگاه گرمش را به چهره امام گره زده بود.صدای طبل و دُهُل مرو را غرق شادی و سرور کرده بود، ولی انگار اندوهی روی صورت امام حک شده بود. حتی لحظه ای لبخند نزدند. آفتاب دلش می خواست برود پایین کنار اما بنشیند و داستان اما را ببوسد.