معرفی کتاب چشم اسب اثر جمیلا گوین مترجم حسین ابراهیمی

در حال خواندن
0
خواندهام
7
خواهم خواند
4
توضیحات
در انگلستان، مارویندر و برادرش نزد خانواده اُگردی ها زندگی می کنند. آنها از مادرشان بی خبرند و پدرشان نیز که با زنی ایرلندی ازدواج کرده است، به خاطر فعالیت در بازار سیاه، در زندان به سر می برد. بچه ها در آرزوی روزی هستند که بتوانند به هند باز گردند و دوباره با مادرشان در کنار یکدیگر زندگی کنند...
یادداشتها
7 روز پیش
کلا این سری یه خورده راز آلود و نا مفهوم بود. و من نمی تونستم بفهمم که این فضاییه که نویسنده برای داستان انتخاب کرده یا ضعف نویسنده تو پردازش افکارشه؟ و پایانشم همینطور بود. ولی خب تنها داستانی بود که خوندم و هم یه جایی مثل هند رو توش دیدم و هم انگلستان رو و خب فرقی نداشت. هر کشوری بدبختی خودشو داره و خوشبختی خودشو. این تویی که باید واسه نجات زندگیت دست و پا بزنی.
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.