نمکی
در حال خواندن
0
خواندهام
2
خواهم خواند
0
یکی بود یکی نبود در زمان های خیلی دور پیرزنی بود که با هفت دخترش در خانه ای بزرگ زندگی میکرد این خانه هفت در داشت که هرشب یکی از دخترها آن ها را می بست و کوچکترین دختر که از همه زیباتر بود نمکی نام داشت... .