معرفی کتاب 8 قصه از امام جواد (ع) اثر حسین فتاحی

8 قصه از امام جواد (ع)

8 قصه از امام جواد (ع)

حسین فتاحی و 2 نفر دیگر
5.0
1 نفر |
0 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

6

خواهم خواند

0

شابک
9786000806613
تعداد صفحات
106
تاریخ انتشار
1399/4/22

توضیحات

        روزی از روزها، گروهی از بزرگان مدینه به خانه          ی امام آمدند. بیشتر آنها را می          شناختم. آدم          های سرشناس و معروف شهر بودند.آن روز، امام در اتاق نشسته بود و با پسر کوچکش محمد(ع) بازی می          کرد. با او حرف می          زد، محمد هم شیرین          زبانی می          کرد. و امام می          خندید. وقتی بزرگان شهر وارد شدند، امام رضا(ع)، همان          طور که دست محمد کوچکش را در دست داشت، به همه تعارف کرد و احوالشان را پرسید.مهمان          ها، یکی          یکی وارد شدند و دور تا دور اتاق نشستند. آخر از همه، امام و پسرش وارد شدند و همان          جا کنار در نشستند. امام پسرش را روی زانویش نشاند. محمد ساکت بود و به مهمان          ها نگاه می          کرد. بزرگان شهر، مثل همیشه سر صحبت را باز کردند، هر کسی سؤالی داشت، پرسید و امام جواب داد. محمد هم چشم به چهره          ی پدرش داشت و حرف          های او را با دقت گوش می          کرد.وقتی سؤال          ها تمام شد، پیرترین مهمان که مردی عالم و دانشمند بود و همه          ی مردم او را می          شناختند و احترامش می          کردند، رو به حضرت رضا کرد و پرسید: «ای پسر پیامبر! امروز ما برای پرسیدن سؤال مهمی خدمت شما رسیده          ایم!»امام لبخندی زد و گفت: «بفرمایید!»