در این داستان، وضعیت خانواده ای روایت می شود که پدر به دلیل حکمی که دولت به او محول کرده، قرار است در مقام رایزن فرهنگی در آلمان به کار مشغول شود. 3 فرزند این خانواده به کمک معلم خصوصی تا حدی زبان آلمانی یاد می گیرند و راهی آلمان می شوند. هر چند در این راه با مشکلاتی نیز رو به رو می شوند. پسر خانواده، به سمت دوستان آمریکایی کشیده می شود و درس را رها می کند. دختر بزرگ با یک جوان استرالیایی ازدواج می کند و به استرالیا می رود و دختر کوچک نیز با پسری آلمانی زندگی مشترک را آغاز می کند و در همان جا می ماند. در پی آن، پدر و مادر خانواده به ایران باز می گردند، پدر دست به خودکشی می زند، مادر نیز با دختر بزرگش به استرالیا می رود.