داستان، روایتی است از خانواده ای متشرع و مومن که سرپرست آن می خواهد فرزندان خود را افرادی مومن به بار آورد ;به گونه ای که به شعائر مسیحیت و آداب سنتی  آن سخت پایبند باشند .اما فرزندان این خانواده در امریکا به تدریج با دنیای  جدید آشنا می شوند و پایبندی به آداب سنتی را مانعی برای خواسته های خود  می بینند .پدر خانواده اندک اندک در مسیر ثروتمند شدن گام برمی دارد و هر جا  که نفعی می یابد بی درنگ تلاش می کند .از طرفی او اهل زهد و شریعت است .اما این  زهد عملا او را از دست یازی به مال و ثروت باز نمی دارد و همین امر تناقضی را  در رفتار او، به ویژه تربیت فرزندان سبب می شود .تا جایی که فرزندان به بیراهه  می روند و قدم در فساد اخلاقی می گذارند و ...