کتاب حاضر نوشته خانم آمنه عبیری است. داستان دربارة دختری است به نام تینا که با پدر و مادرش در ایتالیا زندگی می کرد ، او که علاقه زیادی به زندگی کردن در ایران داشت به اصرار زیاد از پدر و مادرش می خواهد او را نزد مادر بزرگش در تهران بگذارند. بلاخره آنها راضی می شوندکه به ایران برود. تینا در مدرسه خارجی ها ثبت نام می کند. در آنجا با دختران زیادی آشنا  و دوست می شود. بعد از اتمام مدرسه به دانشگاه می رود؛ در این فاصله پدر تینا شرکتی برای او در تهران می خرد و اداره آن را به عهده تینا می گذارد. تینا در این مدت با پسری به نام فرشید آشنا می شود که از او خواستگاری می کند این در حالی است که برادر یکی از دوستان تینا هم از او خوشش آمده و قصد ازدواج با تینا را دارد، اما...