تلخی دوست داشتن
در حال خواندن
0
خواندهام
2
خواهم خواند
0
توضیحات
کتاب حاضر، داستانی است که با زبانی ساده از منظر من راوی نگاشته شده است. نویسنده این داستان با پرداخت مناسب شخصیت ها و توصیف عمیق ترین احساسات و افکار آن ها و همچنین با بیان دقیق جزئیات صحنه ها نگاشته تا خواننده را از ابتدا تا انتهای کتاب با خود همراه سازد. در داستان می خوانیم: «کنترلم رو هر ثانیه از دست می دادم و هر چیزی که دم دستم بود رو پرت می کردم، مثل اینکه بیشتر توی مغزم اثر گذاشته بود تا قلبم. از درد انگشتای دستمم به خودم می پیچیدم ولی بازم بی خیال عطر و ادلکن هام رو پرت می کردم؛ شیشه خورده توی اتاقم هم اجازه نمی داد زیاد توی یه فضای چندوجبی راه برم».