معرفی کتاب انقلاب ذهن: روشنگری رادیکال و خاستگاه های دمکراسی مدرن اثر جاناتان ایزرائیل مترجم یحیی صنعتی مسبوقی

انقلاب ذهن: روشنگری رادیکال و خاستگاه های دمکراسی مدرن

انقلاب ذهن: روشنگری رادیکال و خاستگاه های دمکراسی مدرن

0.0 0 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

1

خواهم خواند

0

ناشر
نیماژ
شابک
9786003679511
تعداد صفحات
312
تاریخ انتشار
_

توضیحات

        مجموعه‌ی استخوان‌های روح دفترهایی‌ست در باب فلسفه و نظریه‌ی مدرن. استخوان‌های روح سر آن دارد تا بازنمایی تحلیلی و دقیقی از جریان‌ها و جنبش‌های فلسفی و نظری معاصر به‌دست دهد. «انقلاب ذهن» یک جلد از کتاب‌های این مجموعه است. آنچه در این کتاب انتظارتان را می‌کشد: خواست برقراری دمکراسی و عدالت اجتماعی، آزادی اندیشه و بیان، تساهل مذهبی، به‌رسمیت‌شناختن آزادی‌های فردی، رفع تبعیض‌های قومی و نژادی و قائل‌شدن به حق تعیین سرنوشت سیاسی مردم و ایده‌های مشابه درکانون اندیشه‌های جنبش روشنگری بودند که دهه‌ها قبل، از زمانی که اعلامیه‌ی حقوق بشر سازمان ملل متحد سال 1948 آنان را به رسمیت بشناسد، در اذهان پرشور و خرداندیش روشن‌اندیشان و متفکران این جنبش جریان داشت. در کتاب انقلاب ذهن، جاناتان ایزرائل، یکی از مورخان برجسته‌ی جنبش روشنگری ریشه‌های فلسفی و اجتماعی این ایده‌ها را در قرون 17 و 18 میلادی به تصویر می‌کشد و تقسیم‌بندی نوینی از دو گرایش آن ارائه می‌کند: گرایش رادیکال که متأثر از عقاید و آرای اسپینوزاست و به‌زعم مولف سهم بسزایی در گسترش ایده‌های اصلی این جنبش داشته است و گرایش معتدل که شماری از متفکران روشنگری بدان تمایل داشتند. در توصیف این تاریخ شگفت‌انگیز و جذاب، منظور از انقلاب ذهن تغییر نحوه‌ی نگرش خرد بشری به حقیقتِ جهان، جامعه و انسان است چراکه در نگرش جدید، قدرت واقعی خرد انسانی نه در داشتن حقیقتِ از پیش آمده و در دسترس، بلکه در جست‌وجو، یافتن و برساختن آن تعریف می‌شود.
بخشی از کتاب
فلسفه‌ی اخلاقی دنیوی روشنفکران رادیکال، به استثنای مفاهیم الهیاتی، به‌صورت اساسی به عقیده و تصور منافع متقابل و برابری در روابط اجتماعی و درنهایت به همین شکل به روابط سیاسی وابسته بود. از این رو می‌توان اذعان کرد، وضعیت و کارکردهای ویژه‌ی دمکراسی در اندیشه‌ی رادیکال تا حد زیادی پیامد منطقی یک نظام اجتماعی مرکب از فلسفه‌ی اخلاقی و مداراگری است (که مخالف با نظر لاک) در اصل برابری تحکیم شده بود. از این رو تصادفی نبود که اسپینوزا نخستین فیلسوف برجسته در تاریخ فلسفه باشد که دمکراسی را بهترین شکل حکومت اعلام کرد.