معرفی کتاب میمون کوچولوی کم حوصله اثر هما قاسمی مترجم هما قاسمی
در حال خواندن
0
خواندهام
0
خواهم خواند
0
توضیحات
در جنگلی سبز، همه حیوان ها مشغول کاشتن درخت بودند. در بین حیوان ها، میمون کوچولویی یک درخت گلابی کاشت. او آرزو داشت هرچه زودتر درختش میوه بدهد. روزی بز کوچولو به میمون گفت که سال ها طول می کشد تا درخت گلابی میوه بدهد. بنابراین میمون کم حوصله درخت های گلابی را کند و به جایش درخت زردآلو کاشت اما بعد از مدتی گوساله کوچولو به میمون گفت درخت های هلو بر خلاف درخت های زردآلو که بعد از چهار سال میوه می دهد، بعد از سه سال به بار می نشیند. به این ترتیب میمون کوچولو برای کاشت درختی که زودتر به بار بنشیند آن قدر درخت ها را کند و به جایش درخت های جدید کاشت تا این که دیگر کاشت درخت به پایان رسید و هیچ یک از درخت هایش سبز نشد. چند سال بعد سراسر دشت پر از درخت میوه بود. در دست هر حیوانی میوه ای بود. یکی هلو داشت، دیگری گیلاس یا زردآلو، اما میمون کوچولو هیچ میوه ای نداشت.