معرفی کتاب اه، پدر، پدر بیچاره، مامان تو را در کمد آویزان کرده و من دلم خیلی گرفته اثر آرتور کوپیت مترجم عاطفه پاکبازنیا

اه، پدر، پدر بیچاره، مامان تو را در کمد آویزان کرده و من دلم خیلی گرفته
آرتور کوپیت و 2 نفر دیگر
0.0 0 یادداشت
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
0
خواندهام
0
خواهم خواند
0
توضیحات
زندگی اصلا خنده دار نیست وحشتناکه که هر روز صبح درست همون لحظه که چشم های قرمز و پف کردت رو باز میکنی نفسش به صورتت میخوره از همه بدتر این که هرجا که بری دنبال تو میاد زندگی همسری است که از قلاب رخت آویز کمد آویزونه و اگر در کمد رو صبح ناشتا باز کنی و دستت رو تو ببری که لباست رو در بیاری اون موقع روز خوبی خواهد داشت همچنان خمسرت آویزون از قلاب اون جاست دیر یا زود نفتالین ها تموم میشن و تو ناچاری که خونت رو تمیز کنی ناخدا روزی که باید با واقعیت زندگی رو در رو بشی روز وحشتناکیه و از اون بدتر اینه که زندگی هیچ لبخندی بر لب نداره تنها با زبونی که از دهنش بیرون آمده اون جا آویزونه...