سپید دندان
در حال خواندن
4
خواندهام
185
خواهم خواند
40
توضیحات
کتاب حاضر، داستانی است که در آن باک وقتی توله است، توسط یک بومی سرخ پوست گرفتار می شود و در ازای غذا و سرپناهی به خدمت او درمی آید. هنوز سپیددندان کاملاً اهلی نشده است، زیرا خوی گرگی وی دائماً توسط همنوعان رقیبش به مبارزه خوانده می شود. یک بار به هنگام قحطی از دست صاحبش می گریزد. اما دوباره برمی گردد و آخرسر، در ازای یک بطری نوشیدنی، به بیوتی اسمیت، که مرد بی پروایی است، فروخته می شود. او مردی است که سگ ها را به جان هم می اندازد و از این راه کسب درآمد می کند. در حین درگیری شدید با یک «بولداگ» قوی هیکل، مهندسی به نام ویدون اسکات، در لحظه های آخر، به داد سپید دندان می رسد، و حیوان از آن به بعد در خدمت اوست و برای وی در حکم یک «شریک» بسیار دوست داشتنی است.