نیت خیر
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
0
خواندهام
5
خواهم خواند
5
توضیحات
ترجمان هلدرلین باید زبان را به مفهوم مقدس کلمه درک کند. این هم از ویژگی های شاعرست که زبان بی حضور را با حضور می گرداند؛ همان طور که این زبان «حضور» یافت در لحظه یی که آدم اولی آبی ی آن بالا را که عادتش بود ببیند «آسمان» گفت و حالا، که «آسمان» می گوییم، حضور نمی یابد. هستندگی ی گوینده در صفت این حضور نشسته ست؛ صفتی که خود حضور را ممکن گردانده ست. اگر در، مثلا، الوار، زبان از پاکی ست که آهنگ برمی دارد، و آهنگ بی اندازه اش رسانای پاکی ی بی اندازه اش ست، اگر در، مثلا، بکت، زبان گرایشی به این می دارد که پاک تهی شود تا برسد به «هیچ چیز» ی که می تواند همه چیز باشد. در هلدرلین، به یک معنا و به نوعی، تقدس ست که زبان را امکان حضور می دهد؛ و امکانات - فارسیگونه - بی کران به هم پیوستگی و از هم گسستگی ی آلمانی ست که، زیر هاله ی غرابت آنچه به میانجی ی شاعر از یونانی ی دوردست می پذیرد، با ایجاد حریمی به هیبت و همینه دست نازدنی، ره نیافتنی، این تقدس را به عینیتی میاورد، یا- بهتر- به تجسدی: با آن تشدیدهای کیهانی در پیچش اندامها و برجستگی ی ماهیچه ها، پوزئیدونی انگار، تراشیده ی بادها و بارانها از تندان کوهپیکری سرانگیز بر دریا.