معرفی کتاب مردی که خواب می فروخت اثر محمد قاسم زاده

با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
0
خواندهام
4
خواهم خواند
0
توضیحات
گفته بود خواب های من درست با واقعیت و بیداری جور در می آید. من اول چیزی به خواب می بینم و بعد در بیداری، عین آن چیزی که در خواب دیده ام، جلوی چشمم ظاهر می شود. یا به نیتی می خوابم و در خواب می بینم باید چه کار کنم.با اینکه هیچ کس به زبان نیاورده بود که از پیرمرد خواب خریده، همه این حرف را باور کردند. دیگر کسی نه حرف ناروایی پشت سرش می زد و نه نسبت بدی به او می داد. احترامی برای او قائل بودند، مثل مردی که با عالم غیب ارتباط دارد. هم واهمه ای به دل همه افتاده بود که نکند دچار خشم او بشوند، هم به او احترام می گذاشتند. از طرفی، با این احترام می خواستند فضای دوستانه ای به وجود بیاورند، شاید لطف او شامل حالشان شد و خوابی به آن ها فروخت. به این خاطر، همه پولی کنار گذاشته بودند تا اگر خبرشان کرد، دستشان خالی نباشد، درست مثل کسی که برای روز مبادا پس انداز می کند تا آن روز دستش جلوی دیگران دراز نشود. اما تمام بیم و امید مردم هیچ تاثیری در پیرمرد نداشت.