ماجراهای جورج میمون بازیگوش به سینما می رود
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
0
خواندهام
0
خواهم خواند
0
توضیحات
جورج میمون خوب و بازیگوش به همراه دوستش که کلاه زرد داشت، به سینما رفت. در سینما همان طور که جورج به اطراف نگاه می کرد، نوری را که از پشت سالن، از یک پنجرة کوچک بیرون می زد، دید. او کنجکاو شده بود و می خواست بداند آیا همین نور است که فیلم را روی پرده می اندازد یا نه؟ جورج به عقب سالن رفت و متوجة یک در شد. او از پشت در یک دستگاه عجیب دید و صدایی را شنید که از آن بیرون می آمد. وقتی جورج پایش را داخل اتاق گذاشت، مردی که آن جا روی صندلی نشسته بود، به قدری از دیدن او ترسید که از روی صندلی به هوا پرید و تمام حلقه های فیلم از روی دستگاه به زمین افتاد. در طبقة پایین، تماشاگرها شروع به فریاد زدن کردند. زیرا فیلم قطع شده بود و آنها می خواستند بقیة آن را ببیند. این کتاب برای کودکان دو گروه سنی «ب» و «ج» به نگارش درآمده است.