کانت و مسئله متافیزیک

کانت و مسئله متافیزیک

کانت و مسئله متافیزیک

مارتین هایدگر و 2 نفر دیگر
0.0 0 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

1

خواهم خواند

1

هایدگر در «کانت و مسئله متافیزیک» به دنبال تفسیر «نقد عقل محض» به مثابه «شالوده گذاری متافیزیک» است. او مسئله متافیزیک در تفسیر «نقد عقل محض» را در چهار بخش پیگیری می کند. بخش نخست این اثر، «شالوده گذاری متافیزیک در نخستین نشانه» نام دارد. هایدگر در بخش اول این کتاب توضیح می دهد که چرا تلقیِ مَدرَسی از متافیزیک اشتباه است و چگونه این تلقی اشتباه این گونه گسترش و بسط یافته است. متافیزیک در تلقی مدرسی، علمی است دربردارنده نخستین بنیادهای چیزی که به شناخت بشر درمی آید، حال آنکه به اعتقاد هایدگر، متافیزیک به معنای شناخت مبنایی «هستندگان بماهو» و در حالت کلی است. عنوان بخش بعدی کتاب عبارت است از: «شالوده گذاری متافیزیک در عرصه متحقق شدن»، هایدگر معتقد است که برای فهم تحقق شالوده گذاری، تعیین کننده است که روشن شود که این عقل پایان مند بشر است که به تنهایی حد و مرز حوزه ی این «پرابلماتیک» را تعیین می کند. بنابراین این بخش به شرح شناخت ناب و پایان مند انسان اختصاص دارد. بخش سوم «شالوده گذاری متافیزیک در آغازین بودن آن» است. محور بحث این بخش قوه ی تخیل استعلایی است. در این بخش هایدگر نشان می دهد که کانت، چگونه قوه ی تخیل استعلایی را به عنوان ریشه دو قوه ی بنیادین دیگر در «نقد عقل محض» مطرح می کند. هایدگر در بخش نهایی موضوع «شالوده گذاری متافیزیک در ازسرگیری» را مطرح می کند. جایی که در آن متافیزیک به عنوان سرشت طبیعی انسان مطرح می شود. یک متافیزیک «دازاین» که به سمت امکان متافیزیک بماهو سمت وسویافته و در این متافیزیک، پرسش از ذات انسان به شیوه ای مطرح می شود که پیش از هر انسان شناسی فرهنگی و فلسفه فرهنگ جای گرفته باشد.