شنل قرمزی
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
0
خواندهام
1
خواهم خواند
0
نسخههای دیگر
توضیحات
در همین موقع، پدر شنل قرمزی که آن طرف مشغول هیزم شکستن بود، صدای جیغ دخترک را شنید. او تبر بزرگش را برداشت و به سمت کلبه دوید. گرگ را دید که دنبال شنل قرمزی می دود. حدس می زنید چه اتفاقی افتاد؟ هیزم بشکن تبرش را بالا برد...