زمستان فصل مردن نیست

زمستان فصل مردن نیست

زمستان فصل مردن نیست

3.0
2 نفر |
0 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

2

خواهم خواند

1

من دیوارهای خانه ی کوچک را میبینم و ایوان وسیع نیم طبقه ی بالا را که روی طنابش پر از لباس است.باد از سمت جنون می وزد و لباس های زیر آفتاب آرام و ملایم تکان میخورند.دوربین را جلو چشمم میگذارم و لنز را تنظیم میکنم.تهمینه مسیر نگاهم را دنبال میکند و دیگر حرفی نمی زند.همان جا است که میگوید چه کار کرده...