نمایش نامۀ حاضر دربرگیرندۀ ماجراهای ساده و اتفاق های گوناگون خانواده های مختلف در شهری بسیار معمولی است. افراد و ساکنان این شهر، به زندگی خویش مشغول اند و هریک با موضوع ها و مسائل مختلف، زمان را می گذراند. سال ها در پی هم می گذرند؛ کودکان بزرگ و میانسالان پیر می شوند و پیرها می میرند. مدت ها بعد دختری که در جوانی درگذشته، قصد بازگشت به گذشته و بازدید زندگی پیشین خویش و خانواده اش را می کند. ارواح دیگر مردگان او را منع می کنند اما او به نیت به دست آوردن اندکی از شادی دنیا قصد دارد چند ساعتی را در گذشته بگذراند. دختر می رود اما چون قادر به شرکت در شادی ها و آن زندگی نیست و از بیرون به همه چیز می نگرد، غمگین تر و افسرده تر نزد دیگر ارواح بازمی گردد.