شب ملخ
در حال خواندن
0
خواندهام
1
خواهم خواند
0
توضیحات
درباره کتاب: داستان “شب ملخ” (۱۳۶۹) از اصابت و انفجار سه بمب در محل های پزشکی قانونی، گورستان شهر و یک نقطi نامشخص دیگر آغاز می شود. در ادامه در خصوص اوهام مردگان، اصابت بمب به سینما آزادی و خانواده سه نفری راوی صحبت می شود. بعد از آن به بمب باران تهران، کنسرت اشباح، کودکان جنگ زده، سربازان جبهه ها، عمارت سه طبقه شقه شده ای که پیرزنی درآن مشغول کلاف بافی است و کسانی که فرزند شهیدشان عوض شده می پردازد و بالاخره آخرین فصل با این جمله به پایان می رسد: “چه چیزهای بی معنایی!”. “شب ملخ” با داستان های این ژانر از جنبه های مختلف تفاوت های اساسی دارد. فضای فراواقعی رمان زمینۀ استفاده نویسنده از عناصر ضد داستان را در اثرش فراهم آورده است. نویسنده دربیان زمان و مکان و توصیف آنها خست به خرج میدهد؛ که این مهم در داستان تأثیر بسیار دارد. نوع خاصی از شخصیت پردازی، بیان متفاوت حوادث و حضور گاه و بیگاه راوی و تغییر شکل زاویه دید، از جمله تفاوت های اساسی “شب ملخ” با رمان های متداول دیگر است. رابطه درونی فصل های آن، گرچه چندان محکم نیست، ولی تازه و کمی غیر معمول است؛ اما با فضای مورد نظر نویسنده هم خوانی دارد. شخصیت های اصلی داستان و یا فیلم مورد بحث راوی، خانواده راوی، همسرش، پسرش و گاه دخترش است که درفصل های بعدی، افراد دیگری نیز به آنها ملحق می شوند. در “شب ملخ” به گونهای رئالیسم جادویی میرسد. بر اثر اصابت موشکی به گورستان شهر، مردهها آزاد میشوند و از سویی دیگر، زندگان از ترس بمباران به زیرزمینها پناه میبرند. نویسنده در داستان دیگرش “زیگورات واژگون” بار دیگر به مضمون موشک باران باز میگردد. گزیدهای از کتاب: در نخستین ساعات اداری روز دهم اسفند، انفجارهای مهیبی ، آسمان «دارالخلافه» را لرزاند، موشکها فرود آمدند.اولی به ساختمان پزشکی قانونی خورد، درست روی اداره ی کل سردخانه. دومی گورستان رسمی شهر را لرزاند ، مردگان قرن اخیر را زیر و رو کرد. محل اصابت موشک سوم برغم کنجکاوی های تلفنی و شایعات موثق، از سوی مقامات تلویزیونی فاش نشد.