رمان حاضر شرح زندگی پسر سیاه پوستی است به نام ((روزولت گریدی)). او و خانواده اش بر روی زمین دیگران کشاورزی می کنندو به همین دلیل زندگی ثابتی ندارند .این بار آن ها وارد دهکده ای می شوند که قرار است روزولت در آن جا درس بخواند .او در اولین روز کلاس با یکی از دانش آموزان درگیر شده خشم آموزگارش را بر می انگیزد، اما پس از مدتی در کمال خونسردی از خانم ((گلادیس)) آموزگارش می خواهد تا عمل تقسیم را به او بیاموزد .روز بعد آن ها دهکده را ترک کرده، برای چیدن لوبیا به مزرعه دیگری می روند. روزولت با مرور خاطرات روز گذشته مشغول کار در مزرعه می شود تا این که ....