کتاب مصوّر حاضر، داستانی افسانه ای است که به سبک کودکانه و برای گروه های سنّی «ب» و «ج» تدوین شده است. هدف از نگارش این داستان، آشنایی با افسانه های عامّة ایرانی و ارائة پیامی آموزنده به مخاطبان دربارة پرهیز از پرخوری است. در این داستان می خوانیم: پادشاه چاقی، دو خدمتکار لاغر به نام های «سانی» و «بانی» داشت. خدمتکارها مدام در خدمت پادشاه بودند و گاهی مجبور می شدند وزن سنگین پادشاه را تحمّل کنند. سانی و بانی تصمیم گرفتند کاری کنند که پادشاه لاغر شود به همین دلیل با کمک مردم شهر شایعه کردند که چاق ترین آدم، همان زشت ترین آدم است. پادشاه با شنیدن این خبر بسیار ناراحت شد و سعی کرد خودش را لاغر کند. سانی و بانی با نقشة خود، به پادشاه یاد دادند که اگر می خواهد جایی برود باید خودش به تنهایی بتواند راه برود نه این که برای دیگران مزاحمت ایجاد کند. پیام این داستان به مخاطبان این است که افراد چاق نه تنها برای خود، بلکه برای اطرافیانشان نیز دردسرساز می شوند.