چنبره افعی ها
در حال خواندن
0
خواندهام
0
خواهم خواند
0
توضیحات
مرد ثروتمندی با همه ی وجود از همسر و فرزندانش متنفر است و حاضر به بخشیدن هیچ یک از آن ها نیست. همسرش در طی سال ها این احساس را در فرزندان تقویت کرده که پدر آن ها مردی ملهد و بی دین است، بنابراین نباید او را دوست داشت. علاوه بر همه ی این ها واقعیت این است که زن به علاقه ی بین پدر و فرزندان حسادت شدیدی دارد. پدر برای انتقام گرفتن از همه تصمیم دارد تمامی دارایی خویش را به شخص دیگری ببخشد تا آرزوی همه را برباد دهد. در این میان قرعه به نام فرزند نامشروعش می افتد که با مادر خویش در شهری دور زندگی می کند. مرد برای تنظیم اسناد واگذار نمودن دارایی خویش راهی آن شهر می شود اما در همین هنگام خبر می رسد که همسرش از دنیا رفته است. او بازمی گردد و همان هنگام متوجه می شود که چقدر همسرش را دوست داشته است. او تمام سعی خویش را برای بازسازی رابطه اش با فرزندان به کار می گیرد اما نتیجه ای عایدش نمی شود. تنها نوه اش او را باور دارد و از مکنونات قلبی وی و اعتقاد حقیقی اش به خدا اطلاع دارد، اما حتی پس از مرگ پیرمرد هیچ کس حاضر نیست صحبت های او را جدی بگیرد و به آن بیندیشد.