معرفی کتاب سکسکه روباه اثر نیک باترورث مترجم حسین ابراهیمی
در حال خواندن
0
خواندهام
0
خواهم خواند
0
توضیحات
در این جلد از مجموعة «ماجراهای پارک جنگلی»، «پرسی»، نگهبان پارک، تمام روز را کار کرده بود و خسته و گرسنه به طرف کلبه اش حرکت می کرد. در همین زمان، روباه هم در حال رفتن به کلبة پرسی بود تا از او درخواست کمک کند، زیرا او در حال خوردن لیموناد گازدارخندیده و به همین دلیل سکسکه اش گرفته بود. او به خانة پرسی رسیده بود که پایش به یک گلدان گیر کرد و در حالی که همة لباس های روی میز پرسی به دورش پیچیده شده بودند، در میان انبوهی از گلدان های خالی فرو رفت. ناگهان پرسی متوجة سروصدایی شد و با خود تصور کرد روح به خانة او آمده است، اما تا صدای روباه را شنید به او کمک کرد از میان گلدان ها بیرون بیاید. روباه هم که خیلی ترسیده بود سکسکه اش بند آمد.