معرفی کتاب عهد عتیق: کتاب های شریعت، یا، تورات بر اساس کتاب مقدس اورشلیم اثر پیروز سیار مترجم پیروز سیار

عهد عتیق: کتاب های شریعت، یا، تورات بر اساس کتاب مقدس اورشلیم

عهد عتیق: کتاب های شریعت، یا، تورات بر اساس کتاب مقدس اورشلیم

4.4
10 نفر |
2 یادداشت
جلد 1

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

3

خوانده‌ام

15

خواهم خواند

12

ناشر
هرمس
شابک
9789643639044
تعداد صفحات
808
تاریخ انتشار
1393/9/10

نسخه‌های دیگر

توضیحات

        کتاب مقدس اثری فراتر از یک کتاب است و کتابخانه ای حقیقی است که در سنت کلیسای کاتولیک از هفتاد و سه نوشته تشکیل شده است. این نوشته ها دارای حجم های متفاوتی هستند و هرکدام مؤلف و منشأ و تاریخ خاص خود را دارد. پاره ای به عبری نگاشته شده اند و شامل قطعه های به زبان آرامی می شوند و پاره ای دیگر به یونانی تألیف گشته اند. کتاب مقدس از دو بخش بزرگ تشکیل شده است که تحت عنوان «عهد عتیق» و «عهد جدید» شناخته می شوند. عهد عتیق شامل نوشته های یهود است، اما علاوه بر یهودیان، مسیحیان نیز آن را کتاب آسمانی خود می شمارند. عهد جدید مشتمل بر نوشته هایی است که به مسیحیان اختصاص دارند. یهودیان عهد عتیق را تَنَخ می نامند که نامی اختصاری است و بر اساس عناوین سه بخش کتاب دینی آنان ساخته شده است که عبارتند از: توراه (شریعت)، نِبیئیم (پیامبران) و کِتوبیم (مکتوبات). از هفتاد و سه نوشته ای که کتاب مقدس را می سازند، چهل و شش عدد به عهد عتیق و بیست و هفت عدد به عهد جدید تعلق دارند.ترجمه ی عهد عتیق در چهار جلد منتشر می شود. جلد اول کتاب های شریعت یا تورات، جلد دوم کتاب های تاریخ، جلد سوم کتاب های حکمت و جلد چهارم کتاب های پیامبران.
      

لیست‌های مرتبط به عهد عتیق: کتاب های شریعت، یا، تورات بر اساس کتاب مقدس اورشلیم

یادداشت‌ها

نعیمک

نعیمک

1403/9/24

          عهد عتیق شامل کتاب‌هایی است که به سنت یهودی می‌پردازد و قبل «عهد جدید» و زندگی عیسی اتفاق افتاده است. جلد اول (بر اساس نشر هرمس) تورات است که خود از پنج کتاب مختلف تشکیل شده است.
کتاب اول «پیدایش» از آفرینش زمین شروع می‌شود و تا مرگ حضرت یوسف ادامه پیدا می‌کند. از داستان مشهور آدم و حوا و قصه‌های دیگری که شنیده‌ایم. خدا در این کتاب خیلی کینه‌ای است واقعاً! تقی به توقی می‌خورد یک عذابی می‌فرستد یا قهر می‌کند. پیغمبران هم همین طور هستند و هیچ ایده‌ای که نشان دهد آدم‌های خاصی هستند به دست ما نمی‌دهد. دروغ می‌گویند، دیگران را نفرین می‌کنند و ادا گول می‌زنند. جذاب‌ترین بخش کتاب سِیر کتاب از آدم تا یوسف هست که انگار مشغول خواندن شجره‌نامه هستی. از طرفی ریشۀ نام‌ها را متوجه می‌شوی و خواندن اصل قصه‌ها تا شنیده‌ها بسیار جالب و گاهاً غیرقابل‌انتظار است.
خروج، کتاب دوم زندگی موسی است و تا آخر تورات همین ماجرا ادامه دارد. از اینجا قصه خیلی تغییر می‌کند و واقعاً عجیب می‌شود. خداوند مستقیم سراغ موسی می‌رود و با او حرف می‌زند. البته قبلاً هم چنین کرده بود اما اینجا خدا شبیه مدیر مدرسه یا یک والد است که گاهاً موسی می‌تواند از او خواهش‌هایی کند و حتی مخالفت کند. از اینجا خداوند تصمیم گرفته که بنی اسرائیل را از زیر یوغ مصریان آزاد کند و هر بلایی که دلش می‌خواهد سر مصریان می‌آورد. حتی اشاره می‌کند که دل فرعون را سخت کرده و انگار واقعاً مرض داشته. یعنی به جای یک کار ساده با هزارتا بدبختی بالاخره این قوم را آزاد می‌کند و وسط بیابان می‌گذارندشان تا برسند به ارض موعود. حالا این وسط قوم هم دقیقه به دقیقه معجزه دیده ولی باز غر می‌زند. هر روز غر می‌زند و واقعاً «بهانه‌های بنی‌اسرائیلی» می‌آورند. موسی هم شبیه رابط می‌رود پیش خدا و با او صحبت می‌کند یا شاید فرجی شود. 
لاویان و اعداد خیلی خیلی عجیب بودند. کتاب قانون هستند و خداوند مشخصاً می‌گوید چه کنند. از این بابت عجیب است که تا قبل از این خدا چنین کاری نمی‌کرده و یک‌هو یک عالمه آداب و سنن می‌چیند و ریز به ریز می‌گوید چه کنند. دقیقاً شبیه صحن مجلس است و البته فقط دو عضو دارد. موسی که می‌رود پیش خدا و قدم به قدم به بقیه می‌گوید چه کنند. در این بین نباید از اهمیت هارون هم بگذریم. در قصه دست راست موسی است و البته گاهی هم اشتباه می‌کند. نمی‌فهمم که چرا خدا یک‌هو خواسته این همه قوانین را درست کند و چه نیازی دارد؟ راستش را بخواهید متاسفانه به خاطر زندگی در این زمانه واقعاً شبیه حرم رضوی است که تبدیل می‌شود به «دکانی برای چاپیدن». خدا خیلی هم بی‌اعصاب می‌شود و تا چیزی بگویی بلا سر مردم می‌آورد تا به غلط کردن بیفتد. 
تثنیه آخر قصۀ موسی است که به ارض موعود برسند و گفته‌های موسی. شبیه خطابه‌هایی که قبل از مرگ برای قوم بگوید. خدای تورات اصلاً هوشمند نیست و این قابل پیش‌بینی بود. کاملاً مشخص است که قصه‌گو و کاتب نیاز به نیرویی والا داشتند و خب، انسان‌هایی هم نبودند که خیلی قصه‌های پیچیده بتوانند بگویند برای همین خصیصه‌های خیلی انسانی دارد و تنها قابل دیدن نیست. شبیه خدایان رم یا یونان برای خودش می‌پلکد و فقط قدرتی خاص دارد. از طرفی برگزیده شدن قوم هم عجیب است. یک‌هو از بین این همه آدم و گروه بنی اسرائیل برگزیده می‌شوند و واقعاً قوم رومخی هستند ولی خدا هر کی جلویشان باشد را له می‌کند و اصطلاحاً می‌گوید «بروید جلو من می‌آید.» 
انگار کاتب خدا را فقط و فقط برای خودش می‌کند.
        

0