روح غریب، جنگل تاریک
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
0
خواندهام
1
خواهم خواند
1
رماننویس اتریشی، سال 2088، بعد از سالها فعالیت ادبی و تالیف چند رمان، با «مسیر لاینتاهی ایستگاهها» برندهی جایزهی ادبی جوانان شد و همین کتاب جوایز دیگری همچون بورس هرمان لنتس، جایزهی هنر برلین و جایزهی ادبی دایرهی فرهنگی جوامع آلمانی را برایش به ارمغان آورد. بعد از آن رمانهای «کوه ماگدالنا» و «یاس بنفش» موفقیتهایی کسب کردند که تا آنکه «روح غریب، جنگل تاریک» نامزد جایزهی معتبر ادبیات آلمانی سال 2016 شد. منقدی دربارهی او مینویسد. «او جهان روایتش را بر بسر بلاهایی مینشاند که پیوسته در حال باریدن بر سر محیط زیستاند. آنچه رفته رفته بر سر طبیعت میآید در پس زمینهی همهی آثارش نمود دارند.» «بعدش چی؟ هیچی، همهی سر و صداها میخوابه و قاچاقچیها سلاح و مخدر میفروشن» میخندد. «همین تازگی به قاچاقچی چوب رو گرفتن. با خرش چوب حمل میکرده. آدم لای چوبهاش میبرده. میشناختیش. هرچند هفته یه بار پیداش میشد. حتی خرش شده بود شوخی ما که این دیگه چه شغلیه؟ مسخره نیست؟ یه دوست نچار که چند روز از زاغ سیاهش رو چوب میزنه. نه توی قضیه رو در میآره خره فروشی نبود. غاق بود واسه رد گم کنی. اسم این چوبه چیه، یوتوبا یا یاتوبا؟ یه چوب محکم با رگههای قرمز. خیلی گرونه. جعبهها رو باهاش میساخته. «ها. چی کارش کردین؟» «دادیمش تحویل پلیس محلی. باهاش چی کار کنن، نمیدونم، شاید اگه طرف یه کم روغن کاری کنه ولش کنن بره. شاید هم یه مسیر جدید یادش بدن. برای ما دیگه چه فرقی میکنه؟»