باز هم داستانهایی از خواهر کوچولوی آتیش پاره من
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
0
خواندهام
1
خواهم خواند
0
توضیحات
عمّه خانم همواره برای راوی و خواهر کوچولوی آتش پاره اش قصه های مختلفی می خواند. این بار او از روی کتاب حکایت پسر فقیری را بازگو می کند که صبحانه، ناهار و شام برای خوردن ندارد، امّا سرانجام خانم مهربانی مسئولیت نگهداری از او را بر عهده گرفته و او را از لحاظ غذا، پوشاک و مسکن تأمین می کند. خواهر کوچولو با شنیدن داستان باور نمی کند که این پسر فقیر حتی شام نیز برای خوردن نداشته است، امّا عمّه با نشان دادن تصویر کتاب او را متقاعد می کند. همان شب خواهر کوچولو وقتی شامش را می خورد با داشتن یک لقمه نان و کره به رختخواب می رود. او با گذاشتن لقمۀ خود داخل کتاب، دقیقاً در جلوی همان تصویری که پسرک را بدون داشتن شام نشان داده بود تصور می کند که به پسر بچه داستان شام داده است. داستان یاد شده « خواهر کوچولوی آتیش پارۀ من و پسرک توی کتاب» نام دارد که یکی از داستان های مجموعۀ « خواهر کوچولوی آتیش پاره من» است.