اسلاومیر مروژک (2013-1930)، روزنامه¬نگار، داستان سرا، کاریکاتوریست و نمایشنامه¬نویس معاصر لهستانی است. مروژک، کارش را با نوشتن متون طنز آمیز و طراحی کاریکاتور، برای روزنامه¬ها در سال 1950 آغاز کرد. او، اولین مجموعه داستان کوتاهش را در 1957 با عنوان فیل منتشر کرد که بلافاصله به بسیاری از زبان¬های اوروپایی ترجمه شد و او را به شهرت رساند. اولین نمایشنامه او با عنوان پلیس در سال 1958 منتشر و با موفقیت قابل توجهی در اروپا و سایر نقاط جهان روبه¬رو شد. انتشار نمایشنامه تانگو در سال 1964، جایگاه او را به عنوان نمایشنامه¬نویس تثبیت کرد و پس از آن، مروژک فعالیت اصلی خود را به نمایشنامه¬نویسی اختصاص داد. او در جریان انقلاب چکسلواکی، معروف به «بهار پراگ»،- که از 5 ژانویه 1968 شروع شد، و تا 20 اوت همان سال ادامه داشت- از حامیان انقلاب بود در همان زمان در روزنامه¬ فرانسوی «لوموند» نامه سرگشاده¬ای نوشت و به مداخله دولت شوروی و حضور ارتش پیمان ورشو در چکسلواکی اعتراض کرد که به همین دلیل مجبور به ترک لهستان و مهاجرت به فرانسه شد. سال¬ها بعد، پس از فروپاشی بلوک شرق، در سال 1994 به وطنش بازگشت و با استقبال فراوان هموطنانش مواجه شد.«دوست داشتم، تو حال و آینده من بودی؛ نمی¬تونستم گذشته خودم رو ببخشم که تو توش غایب باشی. حتی، اگه، اون¬وقت¬ها، این گذشته خیلی کوتاه بود...»نمایشنامه پرتره، با یک روایت عاشقانه هولناک آغاز می¬شود، با سخن گفتن بارتودزیج- مرد سر سپرده معبود پیشین- که اکنون در زیر بار سنگین ندامت، درگیر جدال با خود وجدان معذب خویش است. پرتره داستان دو مرد است که یکی از آن¬ها، نمی¬دانیم در چه زمانی، به نفع چه کسی، و به چه دلیلی به دیگری خیانت کرده و باعث دستگیری، زندانی شدن، و احتمالا اعدام او شده است. اگرچه مکان فرضی این اتفاق، لهستان سال¬های دهه 60 میلادی است، اما امکانش هست که در هر زمان دیگر یا هر جای دیگری هم اتفاق افتاده باشد... .