کوراوغلو و کچل حمزه

کوراوغلو و کچل حمزه

کوراوغلو و کچل حمزه

صمد بهرنگی و 1 نفر دیگر
3.1
8 نفر |
0 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

10

خواهم خواند

2

داستان مصور حاضر توصیف قیام "کوراوغلو" و یارانش، علیه فئودالیسم و شیوه ی ارباب و رعیتی است. پدر کوراوغلو که "علی کیشی" است، پسری موسوم به روشن (کوراوغلوی سال های بعد) دارد و خود مهتر خان بزرگی است به نام "حسن خان". وی بر سر اتفاقی بسیار جزئی که آن را توهینی سخت، نسبت به خود تلقی می کند، دستور می دهد چشمان "علی کیشی" را درآورند. "علی کیشی" نیز با دو کره اسب، همراه پسرش "روشن" از قلمرو خان، می گریزد و پس از عبور از سرزمین های بسیار، سرانجام در "چنلی بل"، سکنی می گزیند. "روشن"، کره اسب ها را مانند پدر خویش در تاریکی پرورش می دهد و پس از آب تنی در چشمه، هنر عاشقی (نوازندگی و خوانندگی به زبان آذری) در روح او دمیده می شود. "علی کیشی" نیز پس از سفارش های لازم می میرد. کوراوغلو سرانجام، موفق می شود، "حسن خان" را به "چنلی بل" آورده، به آخور ببندد و بدین ترتیب، انتقام پدرش را بستاند.