ایده های خیابانی: نوشته هایی درباره شهر، تن و زندگی روزمره

ایده های خیابانی: نوشته هایی درباره شهر، تن و زندگی روزمره

ایده های خیابانی: نوشته هایی درباره شهر، تن و زندگی روزمره

امین بزرگیان و 1 نفر دیگر
3.0
1 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

2

خواهم خواند

4

ناشر
تیسا
شابک
9786007683774
تعداد صفحات
192
تاریخ انتشار
1399/6/17

توضیحات

        
تمامی نوشته های این مجموعه در خلال حضور در خیابان متولد شده اند. دغدغ? اصلی ام در نگارش آن ها بیش  از هر چیز یافتن راهی بود برای پرکردن شکاف هایی که در خلال زندگی روزمره در تهران سر بازمی کند، شکاف هایی ماحصل حضور در «زندگی روزمره». به نظرم ما در «شهر» همواره درون زندگی روزمره ایم. این زندگی به همان میزان که در اختیار ماست، بر ما مسلط است؛ تنها لحظاتی هست که می توان ایستاد و بدان نگریست. به تعبیر بنیامین، در عرصه هایی که درون آن هستیم، شناخت فقط به شکل جرقه های آذرخش فرامی رسد. این متن های نامنسجم در طول چند سال نوشته شده اند. سعی کرده ام کم ترین بازبینی را برای انتشار آن ها در قالب کتاب انجام دهم تا بیش تر بتوانند وضعیت خودم را در «شهر» نشان دهند. به نظرم، نوشتن متنی منسجم دربار? چیزی به غایت نامنسجم اساساً خیال پردازانه است.
این کتاب مجموع? نوشته های من دربارة تهران بین سال های ?? تا ?? است که پس از نزدیک به یک دهه تأخیر به همت انتشارات تیسا منتشر می شود. با وجود هم? ملاحظات و تغییرات در زندگی و اندیشه ها ترجیح دادم به آن تجربه های نگاشته شده دست نزنم و متن ها را بدون تغییر برای انتشار در اختیار نشر بگذارم. قطعاً هم? قطعات این توانایی را داشتند که بازنویسی شوند، اما آنچه من را از این دست درازی نظری نهی کرد اهمیت خود تجربه، به مثابه چیزی زمانمند و مکانمند، است؛ چیزی که در این سال ها از دست داده ام.

      

یادداشت‌ها

          کتاب ایده‌های خیابانی، نوشته هایی درباره شهر، تن و زندگی روزمره به قلم امین بزرگیان است. این کتاب، کتابی کوچک ، زاده شده در خیابان های شهر است و شاید بتوان گفت این تعریف، تعریف برازنده‌ای برای آن است.
در توضیح این کتاب باید گفت که شهر ، مثل هواست. ما هرروز در همین هوا زندگی میکنیم ، شدیدا به آن وابسته ایم و اگر از آن دور شویم زندگی برای ما سخت یا غیرممکن خواهد شد. ولی مسئله این است که متوجه این مسئله نیستیم و آگاهی به آن نداریم.
در معرفی این کتاب می‌توان از این شعر یاد کرد:
"دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر...
کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست... "
این کتاب ، همان چراغی است که شیخ میتواند به دست بگیرد و دور شهر پرسه زند تا فقط بخش کوچکی از سردی ها و تناقض هایی که در آن زندگی میکند و متوجه آن نیست ، ببیند.  این شهرِ پر از تناقض که ما آن را ساختیم، حالا هرروز ما را از نو به شکلی جدید میسازد. این کتاب آگاهی کوچک و نسبتا عمیقی‌ ایجاد می‌کند از جزئیاتی‌ که هرروزه با آنها درگیریم : ترافیک ، پاساژ ، تلویزیون ، لباس بدن ، باریک اندامی ، موبایل و امثال آن. که هر یک مانند جستاری کوتاه در یک فصل به آن پرداخته شده است.
همانطور که در متن کتاب نیز آمده است:
"به نظرم ، ما در "شهر" همواره درون زندگی روزمره ایم . این زندگی به همان میزان که در اختیار ماست ، بر ما مسلط است ؛ تنها لحظاتی هست که می توان ایستاد و بدان نگریست."
خواندن این کتاب برای شما ، فرصتی برای دوباره و از نو نگاه کردن به خیابان های شهر و زندگی روزمره است.

        

0