«روبرتو» فرماندة زمین به دست جادوگری از جادوگران تحت امر «الیور» که فرماندة جادوگرهای خیانت کار و بدکاره بود کشته می شود و فرزند شجاع او «ساموئل» به فرماندهی می رسد. ساموئل به کمک یارانش «مارتین»، «سرژیک» و «ستاره» با گذشتن از هفت شهر جادویی صاحب شمشیری می شود که نماد صلح و قدرت است. شمشیری که توسط پاتریک در هفت شهر جادویی پنهان شده بود. ساموئل بعد از به فرماندهی رسیدن، قاتل پدر را به سزای اعمالش می رساند. جادوگرهای زمین و الیور با هم متحد می شوند و به شهری دوردست می گریزند. آنها تمامی مردم شهر را بیرون کرده و آنجا را قلمرو خود قرار می دهند. ساموئل از کار الیور ناراحت شده و دستور جنگ و بیرون کردن آنها را صادر می کند. الیور در این جنگ شکست خورده و چون خود و افرادش در زمین جایی ندارند مجبور به ترک زمین و مهاجرت به کرة مریخ می شوند. کتاب حاضر دفتر دوم از مجموعة «شمشیر اسرارآمیز» است.