شادی

شادی

شادی

نوید بازیار و 2 نفر دیگر
0.0 0 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

0

خواهم خواند

0

پسر خارکش، «عبدلله» هنگام عبور از جلوی مغازه ای متوجه شد که مغازه دار قصد دارد تا شادی، میمون مهربان را به علت دزدی ناچیزی دار بزند. او شادی را خرید و به خانه برد. عبدالله عاشق دختر پادشاه شده بود و ماجرا را برای شادی تعریف کرد. شادی تصمیم گرفت، برای جبران خوبی عبدالله، به قصر برود و رضایت دختر پادشاه را جلب کند. او با کشیدن نقشه ای زمینة ازدواج آنها را فراهم کرد. این کتاب برای کودکان دو گروه سنی «ج» و «ب» به نگارش درآمده است.