بدون تو چه کار کنم؟
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
0
خواندهام
0
خواهم خواند
0
توضیحات
زمستان در راه بود. خرسی از سرما می لرزید. وقت آن رسیده بود که به خواب زمستانی برود. فیجی دوست خرسی بود. او از این که خرسی می خواست به خواب برود، خیلی ناراحت بود. اما برخلاف میل فیجی، خرسی به خواب زمستانی فرو رفت. حالا فیجی تنها شده و حوصله اش سر رفته بود. بعد از گذشت چند روز، فیجی با سنجاب کوچولو دوست شد و تمام زمستان را با او به شادی گذراند. وقتی خرسی از خواب بیدار شد، فیجی تمام جریاناتی را که با سنجاب کوچولو داشت، برایش تعریف کرد و دوباره با هم در جنگل مشغول بازی شدند. جلد دوم از مجموعة کتاب های فیجی و خرسی دربرگیرندة یک داستان تخیلی در مورد دوستی برای کودکان دو گروه سنی «ب» و «ج» است.