باغ ممنوعه
در حال خواندن
0
خواندهام
0
خواهم خواند
0
توضیحات
این داستان درباره زندگی دختری به نام «سولماز» است. سولماز دو خواهر بزرگ تر به نام های «سارا» و «ساناز» دارد. پدر سولماز بنابر دلایلی بدهکاری زیادی دارد. یک روز پدر سراسیمه به خانه می آید و به همسرش می گوید که برای شب مهمان دارند و قرار است ارباب «فتح الله خان» و «داریوش خان» به همراه برادرش «علی» به خانه آن ها بیایند. سولماز همیشه مأمور پذیرایی از مهمان ها بود. آن شب وقتی برای پذیرایی وارد اتاق شد متوجه نگاه های داریوش خان به خودش شد. چند روز بعد پدر سولماز خبر می آورد که داریوش او را برای خودش خواستگاری کرده است و... .