گستاخ
در حال خواندن
0
خواندهام
0
خواهم خواند
0
این داستان، ماجرای زندگی دو دختر به نام "رکسانا" و "فرانک" و پسری به نام "سیاوش" است که در قاچاق عتیقه دست دارند. آنان در یکی از ماموریت ها با قاچاقچیان دیگر درگیر می شوند و رکسانا ظاهرا می میرد. در این بین فرانک و سیاوش نیز دستگیر می شوند اما فرانک از روی عشق به سیاوش همه چیز را به گردن می گیرد و به 5 سال زندان محکوم می شود. او پس از آزادی به سراغ سیاوش می رود و در کمال ناباوری درمی یابد که سیاوش با رکسانا ازدواج کرده و همه ی پول ها را تصاحب کرده اند.....