درازای کمک به استیکی، انجام دادن ماموریت ناتمام او، آزادشدنش و رفتن به دنیای مرده                              ها، شغلی رسمی برای همکاری با سفارت مردگان و در صورت نیاز، حمایت از ارواح به جیک عطا شد. او طالب این شغل نیست و راستش را بخواهی، اصلا این شغل را نمی                              خواهد، اما دوست ندارد به سفارت مردگان «نه» بگوید. حالا جیک باید به سفری به مراتب مرموزتر از دنیای ارواح برود. او در باشگاه شبانه و مخوف جلاد از توطئه                              ی نابودی دنیای زنده                              ها و مرده                              ها باخبر می                              شود و به همراه دوستان روحش-کورا باچوب                              هاکی                              اش و زورو، روح روباه - باید این ماموریت غیرممکن را به سرانجام برساند. او باید قهرمان شود؛ بار دیگر زندگی و حتی مرگش به این ماموریت بستگی داردا