بانک های اسلامی در سه دهة گذشته به پیش رفت های درخور توجهی دست یافته اند. اما این دسته از بانک ها به لحاظ میزان دارایی و سرمایه، نسبتا کوچک بوده و نتوانسته اند در صحنة اقتصاد بین المللی و حتی داخلی، برای خود جایگاه مناسبی فراهم کنند. بنابراین ضروری است که تمامی تدابیر ممکن از قبیل: ایجاد محیطی توان مند کننده در نظام مالی، تقویت سلامت اخلاقی موسسات مالی و... را به کار بندیم تا بتوانیم به گسترش این بانک ها کمک کنیم. افزون بر موارد مذکور، به مورد دیگری نیز نیاز است و آن حاکمیت شرکتی (مجموعه روابطی که میان مدیر، هیئت مدیره، سهام داران و دیگر افرادی که در شرکت ذی نفع می باشند) موثر در کنار موسسات اشتراکی است. البته ضروری است که ابزارهای حاکمیت شرکتی نظیر: وام؛ کنترل داخلی؛ مدیریت ریسک؛ شفافیت و... تقویت شود. در کتاب حاضر، نخست مباحث کلی و مقدماتی دربارة حاکمیت شرکتی مورد توجه قرار می گیرد، سپس اهداف، مفاهیم و موضوعات پایه ای آن بررسی می شود و پس از آن نگارنده، در رابطه با مکانیسم هایی که برای دست یابی به چنین اهدافی لازم هستند، بحث می کند. در ادامه به بررسی برخی از موسسات اشتراکی که به منظور اعمال حاکمیت شرکتی مورد نیاز است، می پردازد.