چیدن باد

چیدن باد

چیدن باد

4.0
1 نفر |
0 یادداشت
جلد 1

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

1

خواهم خواند

0

من که شاه نبودم. مترسک سر جالیز بودم. خودشان می بریدند و می دوختند و حتا نظر مرا هم نمی خواستند. نایب السلطنه به جای من نظر می داد. اگر هم می پرسیدند، چیزی نمی دانستم. قرار بود سال ها ولیعهد باشم و کار اداره مملکت را آرام آرام یاد بگیرم، اما همه چیز مثل برق و باد به هم خورد و من شدم شاه.