غریبه های همیشگی

غریبه های همیشگی

غریبه های همیشگی

0.0 0 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

0

خواهم خواند

0

چند تا از فرزندان خانواده، به علت بیماری خونی قبل از 18سالگی فوت کرده اند. تنها پسر باقی مانده دو ماه دیگر هیجده ساله می شود. پدر نگران فوت او است و از این که فرزندان خود را از دست داده، نسبت به دین خود نیز سست شده است. مادر متوسل به خدا و ائمه است. آنها به حرم امام حسین (ع) می روند، ماه محرم است و پسر که یک دست او معلول است، از پدر می خواهد که طبلی برای او بخرد تا بتواند در عزاداری شرکت کند، اما پدر که حتی برای زیارت حرم نمی رود، مخالفت می کند. در نیمه شبی، صدای عزاداری امام حسین (ع) شنیده می شود. فردا صبح، پسر که از خواب بیدار می شود، دیگر آثار بیماری در خود نمی بیند و برای عزاداری به همراه کاروان به طرف حرم می رود و پدر و مادر که در مسافرخانه هستند، ناگهان صدای انفجاری می شنوند و بدن تکه تکه شدة پسر را در کنار طبل می بیند. این کتاب مشتمل بر سه نمایش نامه با عنوان های یونس پیامبر، غریبه های همیشگی و تلخ نامة شهادت های سرخ است.