جورج حرف می زند!

جورج  حرف می زند!

جورج حرف می زند!

دیک کینگ-اسمیت و 1 نفر دیگر
0.0 0 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

0

خواهم خواند

0

"لورا"ی هفت ساله مدت ها بود که دلش یک خواهر یا برادر کوچک می خواست. او که همیشه فکر می کرد بازی با خواهر و برادر کوچک تر بسیار لذت بخش است بعد از تولد "جورج" دیگر خیلی از این بابت مطمئن نبود. روزی لورا بالای سر جورج ایستاده بود و او را تماشا می کرد و با او شروع به حرف زدن کرد. ناگهان متوجه شد جورج جواب او را می دهد، اما این امکان نداشت چون او فقط چهارهفته از عمرش می گذشت...