معرفی کتاب دیدار با افلاتون در کافه ویونا اثر فرزانه سکوتی

با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
0
خواندهام
2
خواهم خواند
1
توضیحات
یکی بود یکی نبود.... و آخر سر آن کلاغی که به خانه اش نمیرسید. و من دخترکی بودم که اول و اخر قصه ها از نبودن و نرسیدن می شنید و خواب های آشفته می دیدو صدای بمب و موشک فراموشش نمی شد.مادم آنقدر قصه دختر پادشاه و پسر پادشاه برایم گفته بود که نفهمیدم مرز قصه ها و غصه ها کجاست.پس پناهنده سرزمین امن کلمات شدم تا یادم برود زمین سرد است و آدمی سنگ.هنوز هم بزرگ نمی شوم انگار.توی کلمه ها شناور می شوم مثل قاصدکی کنار باغچه.