من نمی خوام بازی کنم

من نمی خوام بازی کنم

من نمی خوام بازی کنم

آن بانویل و 2 نفر دیگر
0.0 0 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

1

خواهم خواند

0

کتاب مصور حاضر، جلد سوم از قصه های «گامبالی و بال بالی» و داستانی درباره دوستی است که با زبانی ساده و روان برای گروه های سنی (الف) و (ب) نگاشته شده است. در داستان می خوانیم: «یک روز «گامبالی خان» سراغ «بال بالی» می گرفت. می خواست با او بازی کند. اما «بال بالی» می گفت که نمی تونم بازی کنم. چون منتظر یه مهمونم. مهمون «بال بالی» از راه رسید و اون جلو رفت. دست مهمون رو گرفت و با خوشحالی راه افتادند. «بال بالی» با مهمونش «سوسماری» می خواستند برای تاب سواری بروند، اما «گامبالی خان» تنهای تنها بود».