حسنی و دیگ آش

حسنی و دیگ آش

حسنی و دیگ آش

حسن فتاحی و 3 نفر دیگر
1.0
1 نفر |
0 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

1

خواهم خواند

0

شابک
9786000807795
تعداد صفحات
12
تاریخ انتشار
1399/2/13

توضیحات

        حسنی کمی چشم هایش را باز کرد و گفت: «خانم جان... بگذار یک ذره ی دیگر بخوابم!»خانم جان ریزریز خندید و گفت: «خواب چی؟ آش چی؟ ماش چی؟ بلند شو که نزدیک ظهره! من و باباجان می خواهیم برویم خرید. دیگ آش را توی حیاط بار گذاشته ام. مواظب باش آش ته نگیرد و نسوزد تا ما برگردیم.»حسنی گفت: «چشم.» و آه و ناله کنان از جا بلند شد و رفت توی حیاط. ...-از متن کتاب-